یهودا پاکروان – فعال اکو-سوسیالیست و حقوق الجیبیتی+
افشای دزدی ۳ و ۷ دهم میلیارد دلاری واردات چای بار دیگر فساد ساختاری رژیم ایران رامقابل چشم جامعه گذاشت. شرکت چهارده معصوم، شرکت چای دبش و اتحادیه چای ایران که مالکان و مدیران آنها روابط نزدیکی با مقامات حکومت دارند، اداره گمرک، چند وزیر و معاون وزیر دولت حاکم ابراهیم رئیسی و دهها مدیر ارشد حکومتی، مستقیما در این دزدی چند میلیارددلاری نقش داشتهاند. ابعاد این پرونده چنان همهجانبه و تعداد مقامات حکومتی و مدیران دولتی شریک در این دزدیچنان گسترده است که حکومت جرات نکرده است تاکنون اسامی متهمین این پرونده را علنی کند.
ابراهیم رئیسی گماشته علی خامنهای در مسند ریاست جمهوری این پرونده را به دولت قبلی نسبت داده است اما رئیس ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی حکومت میگوید این دزدیها از دوره حسن روحانی رئیس جمهور پیشین رژیم ایران شروع شده و در دوره رئیسی سرعت گرفته است. رئیسی برای مبرا کردن خود ادعا کرده است که این دولت بوده که این پرونده را پیگیری کرده و متخلفان را برکنار و به قوه قضائیه سپرده است ولی اژهای رئیس قوه قضائیه بلافاصله آنرا تکذیب کرده و میگوید هیچ مدیر دولتی به ما معرفی نشده است.
بار دیگر جنگ گرگها در رأس هرم حاکمیت آغاز شده است، جناحهای رقیب به جان هم افتادهاند و یکدیگر را عامل فساد معرفی میکنند اما این فساد نه برای جناح خاصی بلکه تمامیت رژیم ایران عامل آن است! چرا که ما در ایران با یک نظام مبتنی بر تفکیک قوا روبرو نیستیم که ساز و کار مشخصی داشته باشد بلکه تمام سیستم تحت کنترل ولیفقیه ارتجاع و بازوی سرکوب آن یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است!
در این فساد به اعترافات خود پایوران رژیم تنها یک جناح حکومت عاملش نیست بلکه از دولت اصلاحاتی حسن روحانی آغاز شده و در دولت اصولگرا ابراهیم رییسی ادامه داشته است که خود نشان میدهد که تمام ارکان رژیم ملاها در این فساد نقش داشته است!
اما افشای این فساد در آستانه نمایش انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتشار آن توسط شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال که اسناد محرمانه حکومتی را دریافت کرده باعث میشود با دقت بیشتری به این موضوع نگاه کنیم و آن این است که جناح مغلوب در رژیم ایران برای آن که از سفره انقلاب حذف شده دست به افشاگری علیه باند غالب حاکم زده است تا چهره آن را تخریب کند! البته که این نخستین افشاگری نبوده و مجموعه این افشاگریها از چندین ماه پیش آغاز شده که تماما چهرههای به اصطلاح انقلابی نزدیک علی خامنهای رهبر رژیم ایران را هدف قرار دادهاند، از همین رو میشود از یک جنگ درونی در رژیم ایران سخن گفت!
هرچند این جنگ ربطی به سعادت اکثریت جامعه ایران ندارد چرا که این تضاد در هرم قدرت رژیم ایران نه برای سعادت مردم بلکه نبرد دو جناح فاسد اصلاحاتی و اصولگرایان است که کدام یک بتوانند دارایی مردم ایران را بیشتر غارت کنند! از همین رو برای جامعه ایران نبرد این دو جناح اهمیتی ندارد چرا که در خیزش انقلابی دی ۱۳۹۶، اکثریت جامعه ایران با شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا» حساب خود را با جناحهای رژیم ایران تعیین و تکلیف کرده است.
البته این تضاد جناحهای درونی رژیم ایران نیز خود یک پیام مهم دیگر را نیز به جامعه منتقل میکند و آن انشقاق در رهبری رژیم ایران است که علی خامنهای دیگر توانایی مدیریت جناحهای تحت کنترل خود را ندارد و اینگونه علنی به جان هم افتادهاند و علیه دیگر دست به افشای فساد میزنند! انشقاقی که بدون شک رژیم را در مقابل جامعه اعتراضی ضعیفتر از گذشته میکند و حتی میتواند در صورت خیزش احتمالی انقلابی آینده باعث فروپاشی آن شود!
چرا که نه حکومت و نه نیروهای آن توانایی آن را ندارند نیازهای جامعه را برآورده کنند و جامعه نیز نمیتواند این شرایط اسفبار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تحمل کند و بدون شک آستانه تحمل جامعه ایران دیر یا زود شکسته خواهد شد و بار دیگر جنبش انقلابی و اعتراضی ایران را فراخواهد گرفت، البته این بار این جنبش اعتراضی است دست بالا را خواهد داشت و با توجه به انشقاق در رهبری رژیم و نبود اتحاد نیروهای سیاسی تحت امر علی خامنهای، احتمال پیروزی جنبش انقلابی برای استقرار یک جامعه دموکراتیک بدون شک بیش از گذشته خواهد بود.
*نظرات ارائه شده در اینجا و مقالات دیگر در “صفحات دیگر” از آنِ نویسندگان آن است.