بابک بامداد
اظهار نظر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مورد دست داشتن مستقیم رژیم ایران در حمله تروریستی هفتم اکتبر حماس به داخل اسرائیل، کشتار و گروگانگیری غیرنظامیان باعث تعجب بسیاری شد. این درحالیست که از روز گذشته ارتش اسرائیل علاوه بر تشدید بمبارانهای روزهای گذشته، حملات زمینی را به درون غزه آغاز کرده است.
بنظر راقم این سطور، سه احتمال در موضعگیری نتانیاهو دخالت دارد.
۱- ترجیح اسرائیل به کشتن غیر نظامیان در غزه بجای مقابله جدی با رژیم ایران
۲- تضمینی برای خنثی نگاه داشتن رژیم ایران برای دخالت در رویارویی فعلی اسرائیل با حماس از طریق وارد کردن حزب الله
۳- فشار آمریکا و دولت بایدن به نتانیاهو برای جلوگیری از گسترش جنگ و کشیده شدن مستقیم پای آمریکا به ماجرا
البته بدون چنین موضعی از سوی نخست وزیر اسرائیل نیز بعید است که رژیم بر روی سرمایه اصلی خود در لبنان ریسک کند. نتیجه پیشروی نیروهای اسرائیلی در زدن ضربه زدن اساسی به حماس طی روزهای آتی نشان خواهد داد که جمهوری اسلامی چه واکنشی از خود نشان خواهد داد. ظاهرا اسرائیل تصمیم جدی برای زدن ضربه کاری به حماس دارد. بمبارانهای شدید طی بیست روز گذشته که منجر به کشته شدن هزاران غیرنظامی، منجمله کودکان شده است، وجهه اسرائیل را در سطح بین المللی و آن اعتباری که در ابتدای حمله تروریستی حماس برای ایجاد یک اجماع جهانی داشت را از بین برده است. احتمال اینکه اسرائیل این روند را بدون رسیدن به یک پیروزی ملموس، در حد از بین بردن حماس مثل داعش در منطقه، در پیش گرفته باشد، بسیار کم است. نشانهها حاکیست که اسرائیل در صورت توان، لااقل در مورد حماس تا آخر قضیه خواهد رفت.
رژیم ایران علیرغم پیروزیهای دو هفته خود در منطقه، همچنان در داخل ایران با تهدید قیام مردمی روبروست و از سوی دیگر کمتر تمایل دارد که بازی برده تاکنونی را با اعمال نسنجیده به یک باخت تمام عیار تبدیل کند. از سوی دیگر پیشروی اسرائیل در نابودی حماس، رژیم ایران و حزب الله را در آینده آسیب پذیرتر خواهد کرد، بخصوص که انتقال ناوگان و تجهیزات جنگی آمریکا به خاورمیانه علائم خوبی برای تهران نیست. همچنین عدم واکنش جدی از سوی تهران در حالیکه حماس زیر ضربات شدید ارتش اسرائیل دست و پا میزند، حاوی پیام خوبی برای نیروهای نیابتی دیگر جمهوری اسلامی که صحنه را با دقت زیر نظر دارند، نیست. اکنون که اسرائیل وارد فاز جدید حمله به حماس شده، توپ در زمین رژیم ایران است.
*نظرات ارائه شده در اینجا و مقالات دیگر در “صفحات دیگر” از آنِ نویسندگان آن است.