در دوران حکومت قرون وسطایی آخوندها، شهرهای ایران با مسائل و مشکلات گوناگون و فزاینده یی روبه رو هستند. معضلات متعدد و وخیم زیست محیطی از جمله این دشواریها به شمار می روند. نه تنها شهر تهران، که چند سال است از نظر آلودگی هوا در راس شهرهای جهان قرار گرفته، بلکه بسیاری از شهرهای دیگر ایران هم گرفتار انواع مشکلات زیست محیطی، اعم از آلودگی هوا، نبودن شبکه فاضلاب، کمبود شدید فضای سبز، آلودگی آبهای آشامیدنی و نبودن سیستمهای علمی تفکیک و دفع زباله می باشند.
اینها، جملگی مسائل و تنگناهایی هستند که به چشم می آیند. عموم مردم رفته رفته از وجود این مشکلات رو به افزایش باخبر می شوند. اما بسیاری دشواریهای زیست محیطی در شهرهای ایران وجود دارند که نه به طور معمول آشکار و قابل رویت هستند و نه در گزارشها و اخبار رسانه ها حرفی از آنها می رود، ولی در عین حال منشاء عوارض و خطرهای زیادی برای زندگی و سلامتی ساکنان میلیونی شهرهای ما می باشند. یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی که سالهاست مورد توجه جدی مسئولان و مراجع دولتی و شهری ممالک پیشرفته قرار گرفته ولی در شهرهای میهن ما مسکوت مانده و به عواقب آن توجهی نمی شود، مساله انباشت مداوم زباله و انواع آلودگی، و لذا گسترش شمار و ابعاد اماکن آلوده و قدیمی است.
اماکن آلوده قدیمی و ردیابی آنها
امروزه ارزیابی زیست محیطی اماکن و زمینهای شهری، به یک پروژه علمی پیشرفته با تعاریف مشخص و روشهای دقیق ردیابی و تشخیص آلودگیها، ارتقا یافته است. در زیر به اهم مواردی که شامل اماکن آلوده و قدیمی می شود، توجه می دهم:
– اماکن دفن غیرعلمی زباله های متروکه، که دهها سال است پسمانده های گوناگون خانگی، تجاری، صنعتی و غیره را، به صورت غیر مجاز و غیرتخصصی در آن جا چال می کنند،
– اماکن متروکه واحدهای صنعتی و علمی بدون پاکسازی بعدی، به ویژه مراکز تولیدات شیمیایی، آزمایشگاههای میکربی و …
انبارها و ایستگاههای متروکه نظامی و پادگانهای تخلیه شده،
– مراکز و محلهای جنگ و تراکموسائل اسقاط و مهمات،
– سایتهای مراکز نیروگاههای اتمی و سلاحهای شیمیایی و بیولوژیکی…
کشور ما از بابت تمام موارد فوق در معرض انواع آلودگیهای وخیم قرار دارد. شهرهای بزرگ و میلیونی چون تهران، به طور مزمن گرفتار مشکل زباله های پنهان و قدیمی، آلودگی مصالح ساختمانی و شبکه های آبرسانی و … هستند. شناسایی دقیق درجه آلودگی این اماکن و طرق رفع آلودگیها، به یک کار علمی و تخصصی نیاز دارد. یکی از استادان شناخته شده پروژه های تشخیص و مهار آلودگی در اماکن آسیب دیده، در این باره چنین می گوید: برای مقابله با ضایعات همه جانبه یی که از سوی اماکن دفع زباله های قدیمی و متروکه متوجه محیط زیست می باشد، راه حلهای پیچیده فنی وجود دارد که به آنها نیاز داریم. این طرحها، با اسلوبهای خاص خود، هم امر شناسایی نوع پسمانده های متروکه و آلودگیهای قدیمی را انجام می دهند و هم راه ترمیم و بهسازی این اماکن آلوده را مشخص می کنند. ضرورت کاربرد علوم و فنون مختلف در این برنامه ها مستلزم صرف هزینه های هنگفتی است و به یک بررسی دراز مدت و کنترل و رسیدگی مداوم نتایج به دست آمده احتیاج دارد. ( پروفسور زاویدیس، کتاب تکنولوژی زمین شناسی در خدمت حفظ محیط زیست، به زبان آلمانی، صفحات ۱-۲۰)
در امر ردیابی و شناسایی دقیق اماکن آلوده، از تکنیکهای عکسبرداری توسط ماهواره، فرستادن امواج به زمین و طب زیست محیطی، آنالیز نمونه های خاکی و … استفاده می شود. برای جدا کردن اماکن آلوده از بفیه محیط و نیز برای بسترسازی و ایجاد سطح غیر قابل نفوذ هم از روشهای گوناگون استفاده می شود، به عنوان مثال: ایجاد دیواره بتونی به صورت یک فازی و بتون دوفازی، ایجاد دیواره یا قشر پلی اتبلن، تزریق سیلیکات و سیمان به درون محموله دفن شده یا تزریق ماده فشرده و عایق بنتولیت.
برخی جوانب انباشت آلودگی در ایران
بی تردید جنگ خانمانسوز۸ ساله آسیبهای بی سابقه و شدیدی به محیط زیست طبیعی و شهری کشور ما وارد نمودهو باعث عوارض وخیمی، چون آلودگی آبهای ساحلی و داخلی، تخریب جنگلهای غرب، ویرانی شهرها و خطوط ارتباطی و … گردید. یکی از مهمترین عواقب خطرناک به جامانده از آن دوره مشکل مین و مهمات متروکه و عمل نکرده است: بیش از ۳۰ میلیون مین و مهمات عمل نکرده در اراضی ایران وجود دارد که خنثی نشده اند( رادیو رژیم، ۲۴ آذر ۷۴). در این باره رژیم هیچ طرح و برنامه یی در دست اجرا ندارد.
یک مساله خسران بار دیگر، وضع خطرناک شبکه های لوله کشی آب در کشور می باشد. متاسفانه بخش عظیمی از این لوله ها از نوع آسبست دار هستند. این ماده خطرناک سرطان زا می باشد و وجود آن در شبکه لوله کشی آب آشامیدنی باید ممنوع باشد. در ممالک پیشرفته حتی ساختمانهای عظیم و سرمایه گذاریهای میلیاردی را به خاطر کاربرد آسبست مجبور به تعطیل و پاکسازی کرده اند. در بسیاری موارد که امکان تصفیه آسبست نبوده، تخریب ساختمان و جمع آوره مصالح آلوده در دستور قرار گرفته است. اما در ایران هنوز هم این ماده (در پنبه نسوز) به اشکال گوناگون در تماس با محل سکونت و حتی لوله های آبرسانی شهرها می باشد: با توجه به کارآیی لوله های آسبست دار در انتقال آب آشامیدنی، حجم قابل توجهی از کل ۷۰۰۰ کیلومتر شبکه توزیع آب آشامیدنی کشور با استفاده از این نوع لوله ها انجام می شود و در آینده نیز قابل صرفنظر نخواهد بود (علی زنگنه، وزیر نیرو، ماهنامه آب و فاضلاب، شماره ۷ آذر ۷۲).
یکی دیگر از موارد دیرینه انباشت و انتشار آلودگی در ایران، روش جمع آوری و دفع زباله است: در حال حاضر نیز در اکثر نقاط ایران- و تهران- روش جمع آوری زباله به همان روش سنتی گذشته می باشد که توسط گاری دستی به ایستگاههای حمل و نقل منتقل شده و از آن جا توسط کامیونهای شهرداری به خارج از شهر و به مراکز دفن زباله آبعلی، جاده قم ( و از چندی پیش کهریزک) که فاقد خاکریز و سیستم زهکشی می باشند، حمل می گردند و تنها برای دفن زباله ها هر چند روز یک بار به کمک لایه های سطحی خاک پوشانده می شوند (مجید عباس پور، مدرس دانشگاه آزاد، جلد دوم کتاب مهندسی محیط زیست،۷۳).
دفع زباله در پراتیک جاری شهرداریهای ایران، هنوز هم به معنای چال کردن انواع زباله- عادی و خطرناک- در اراضی حاشیه یی شهرهاست: اراضی و بیابانهای اطراف محله و پارک قائم، در یافت آباد تهران، در طول سالهای گذشته محل دفن زباله های شهری، ساختمانی و صنعتی بوده است… (روزنامه همشهری، ۲۳ اردیبهشت ۷۴).
اگر در نظر بگیریم که هنوز هم زباله سالانه شهری مانند تهران، با جمعیتی بیش از ۱۰ میلیون نفر، به همین شیوه خطرناک، یعنی دفن در گودال، بدون بستر سازی و تدارک علمی و بدون تفکیک دقیق انواع زباله و بدون بازسازی زیست محیطی گودالهای پر و با خاک پوشیده شده صورت می گیرد، و این وضع از سابق تاکنون ادامه دارد، آن وقت به ابعاد این مراکز انتشار آلودگی ( به آب و خاک و هوا) پی می بریم.
انتشار آلودگی از تلنبار زباله
تلنبار کردن انواع زباله در گودالهای خاکی موجب انتشار آلودگی از راههای گوناگون به محیط زیست و اکوسیستمهای اطراف می شود.
در اثر فعل و انفعالات شیمیایی و سپس جمع شدن شیرابه های مملو از مواد سمی و میکربی و نفوذ این شیرابه های آلوده به قشر زیرین زمین گودالها، خاک آلوده می گردد. با وجود آن که قشرهای گوناگون خاک از قابلیت پالایش معینی برخوردار هستند، ولی تداوم این روند آلاینده و حجم زباله یک شهر ۱۰ میلیونی، سرانجام ظرفیت پالایش خاک را اشباع کرده، تخریب لایه های خاک و مسمومیت به عمق خاک می کشد.
لازم به یادآوری است که پاکسازی و بازیافت این درجه از آلودگی خاک در عمل، به لحاظ مشکلات فنی و دامنه سرمایه گذاریهای لازم و وسعت و عمق آلودگی، با تکنیکهای شناخته شده کنونی کاری است غیر ممکن. اما فاجعه به همین جا ختم نمی شود. آلودگی آب و هوا نیز پیش می آید. آلودگی و مسمومیتهای خطرناک خاک رفته رفته به سفره های آب زیرزمینی منتقل می گردد. نشست شیرابه های تلنبارها، به علاوه آب بارندگی، که در عبور از لایه های تلنبار زباله به شیرابه آلوده یی تبدیل می شود، سرانجام به منابع آب زیر زمینی آسیب می رساند و به رغم ظرفیت پالایش آنها، موجب آلودگیهای گوناگون میکربی و ویروسی و مسمومیتهای متعدد می گردند. آبهای آلوده از راههای گوناگون به سیکل تولید کشاورزی و دامی وارد می شوند یا حتی به صورت آب چشمه و قنات و چاه به عنوان آب آشامیدنی مصرف می شوند.
یک مسیر دیگر انتشار سموم و آلودگیهای نهفته در تلنبارهای زباله، تولید انواع گازهای سمی و ورود آنها به هوای محیط اطراف است. از گاز متان گرفته تا گاز سرطانزا و مرگبار دیوکسین. وقتی دفن زباله ها به صودت علمی انجام نگیرد تمام این گازها وارد هوای روستاها و شهرهای اطراف می شود. به این ترتیب تلنبارهای زباله به مراکزی بسیار خطرناک جهت پخش آلودگی، فعل و انفعالات شیمیایی و بیولوژیک و انتشار گازهای مسموم کننده و مرگبار تبدیل می شوند، وضعی که تمام شهرهای ایران با آن دست به گریبان هستند.