آرش شمس
تالاب بینالمللی هورالعظیم، یکی از مهمترین زیستبومهای ایران و عراق (از بازماندههای تالابهای بینالنهرین) است. این تالاب در سالهای اخیر قربانی سیاستهای ضد محیطزیستی رژیم حاکم بر ایران شده است. علاوه بر پیامدهای سدسازی و کاهش حقآبه، دخالت نهادهای امنیتی از جمله سپاه پاسداران در توسعه میدانهای نفتی، یکی از عوامل جدی تخریب تالاب هورالعظیم است.
در چند دهه اخیر خشکاندن تالاب برای نفت ارزانتر به یکی از سیاستهای حکومت مبدل شده است. همانطور که معاون سابق سازمان حفاظت محیطزیست، احمدرضا لاهیجانزاده، بصراحت گفته بود، خشکاندن عمدی تالاب برای استخراج ارزانتر نفت، توسط دولت وقت و شورای عالی امنیت ملی پذیرفته شده بود([عصر ایران-پای نفت روی گلوی هور/ هورالعظیم از بین میرود؟).
همچنین سپاه پاسدران طی چند دهه اخی به بهانه حفاظت از تاسیسات نفتی بطور دو فاکتو خود را متولی تالاب هورالعظیم معرفی کرده است. بطور مثال گزارشهای جامعه مدنی و حقوق انسانی خوزستان حاکی از آن است که سپاه پاسداران با احداث سیلبند و جلوگیری از هدایت سیلابها به تالاب، عملاً درگیر حفظ زیرساختهای نفتی در قلب اکوسیستم تالابی بوده است.
سپاه پاسداران رژیم ایران هرگز برای توسعه میدانهای نفتی از سازمان باصطلاح محیط زیست حکومت مجوز زیستمحیطی نگرفته است. این در حالیست که سپاه هر زمان که خواسته است، براحتی میتواند چنین مجوزهایی را اخذ کند.
پروژههای نفتی جدید، مانند میدان نفتی یاران و سهراب، بدون انجام مطالعات و ارزیابیهای زیستمحیطی مستقل یا با مجوزهای ناقص اجرا شدهاند. مثلاً وزارت نفت و ستاد اجرایی با تصمیمات امنیتی به حفر چاههای متعدد در تالاب ادامه دادهاند، حتی در مقابل مخالفت صوری سازمان محیطزیست که گاها برای خالی نبودن عریضه طرح میشود، اعتنا نکرده است.
در پروژه میدان سهراب، دولت با فشار امنیتی و بدون ارائه برنامه کامل محیطزیستی، چندین چاه نفت جدید را در تالاب حفر کرده و در مراحل توسعه آن، حداقل ۱۸ هکتار از تالاب برای استخراج خشک شده است(انصاف نیوز). اخباری نیز از درخواست برای حفر ۳۲ چاه نفت دیگر در تالاب منتشر شده که با هشدارهای جدی کارشناسان و فعالان محیطزیست مواجه شده است.
لازم به ذکر است که خشک شدن تالاب هورالعظیم یکی از منابع اصلی ایجاد ریزگرد در سالهای اخیر در منطقه جنوب بوده که گاه پیامدهای آن به مناطق مرکزی و حتی تهران رسیده است.
تالاب هورالعظیم تحت تأثیر سیاستهای ضد محیطزیستی و امنیتی به تدریج به خشکی کامل نزدیک شده است. در این میان، نقش سپاه پاسداران بیشتر حول حمایت از تاسیسات نفتی، بهره وری و جلوگیری از هرگونه ورود آب و سیلابهای طبیعی به تالاب بوده و نه حفاظت از محیطزیست. این موضوع، تلاقی منافع اقتصادی و امنیتی حکومت با تخریب اکوسیستم طبیعی را به وضوح نشان میدهد.