سخن سیاسی روز
حضور دختران جوان بدون روسری در خیابان، معابر و مکانهای عمومی، برگزاری کنسرتهای خیابانی (چند نمونه در شهرهای مختلف)، رقص و پایکوبی همراه با موسیقی پاپ غربی و وطنی در پارکها و محل تجمعات خانوادگی و جوانان، همه نشانگر روند جدیدی از رویه برخورد دستگاه حکومتی به طور اعم و رویه نیروهای سرکوبگر و سپاه و بسیج به طور اخص است. ظاهرا رژیم جمهوری اسلامی در حال آزمایش جامعه برای برون رفت (موقت) در مقابل انبوه مشکلات کلان اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.
ضربات بزرگی که مجموعه دستگاه سیاسی، فلسفی و اعتقادی حکومت پس از قیام ژینا مهسا امینی دریافت کرد و پس از آن شکست بزرگ در منطقه بر اثر نابودی ماشین جنگی و نیروهای نیابتی و در نهایت جنگ ۱۲ روزه در فروردین ماه امسال که به مردم نشان داد پادشاه (خامنهای) لخت است، رژیم را وادار کرد اقدامی بر خلاف میلش انجام دهد. این اقدام بیانگر این واقعیت برای سران رژسم و سپاه است که به هیچوجه آنگونه که فکر میکردند حکومت شکست ناپذیر نیست و به روز کردن دستگاه شکنجه و اعدام و سرکوب در چهل سال گذشته با یک سد و مانع بزرگ در اجتماع روبرو شده است و دیگر نمیتوان درنگ کرد.
در کنار همه این واقعیات و شاید مهمتر از همه ورشکستگی اقتصادی کامل حکومت (که اکنون با کشیده شدن ماشه تحریمهای سازمان ملل نیز همراه شده) دیگر جای تردید برای حکومت باقی نگذاشته است که باید دست به اقدامی، هر چند عجولانه و نامطمئن، در برابر تهدید فزاینده اجتماعی بزند. نمایشات و گنده گوییهای مقامات و خبرگزاریهای رژیم در هر کوی و برزن و تکیه و رادیو تلویزیون پس از جنگ ۱۲ روزه مبنی بر اینکه مردم ما را در جریان حملات اسرائیل سرنگون نکردند، حتی کودنترین دنباله روهای حکومتی را هم نتوانست بفریبد، چه رسد به کم کردن تهدیدات واقعی در صحنه اجتماعی که کارگزاران و باصطلاح تحلیلگران نیز شب و روز در مورد آن اخطار میدهند.
همه این واقعیات این حقیقت را به اثبات رساند که خامنهای در نقش بلامنازع چند دهه پس از خمینی دیگر از حیز انتفاع افتاده و در دوران اخیر پس از ۷ اکتبر (حمله حماس به اسرائیل) نه حرفهایش اهمیت و نه حتی اندک تاثیری در روند اوضاع دارد. برخلاف پیش بینیهای خامنهای جمهوی اسلامی هم وارد مذاکرات خفت بار شد، هم جنگ صورت گرفت و اکنون ماشه تحریمهای سازمان ملل بر روی گیجگاه حکومت قرار گرفته است.
سپاه پاسداران بالاجبار پذیرفته است که باید مقداری از فشارهای اجتماعی در زمینه آزادیهای فردی در کوچه و خیابان بکاهد. روند پذیرش حجاب اختیاری و برخی از آزادیهای اجتماعی در شرایط کنونی نه خواست دستگاه سرکوبگر حکومت که حاصل مقاومت بی وقفه مردم، بخصوص زنان ایران است. این بدان معنی است که در صورت تغییر هر چند اندک در وضعیت رژیم (حتی به میزان مشابه سال گذشته) دوباره دستگاه سرکوب برای اعمال محدویتها اقدام خواهد کرد. همه این اقدامات البته به معنی تحمل حکومت در برابر اعتراضات و تحرکات سازمان یافته مردمان ملیتهای مختلف در کردستان، بلوچستان و … نمیشود و در صورت هر حرکتی از سوی مردم در این مناطق، سپاه با تمام قدرت نظامی وارد عمل میشود.
با این وجود، سران حکومت و دستگاه سرکوب کاملا به این حقیقت واقف هستند که این ترفندها ذرهای از مشکلات وخامت بار اقتصادی کم نمیکند و تهدید وضعیت معیشتی، بیکاری، گرسنگی و تقلای شبانه روزی اکثریت مردم برای زنده ماندن همچنان روی میز است. از طرف دیگر همین اجبار به باز کردن حداقل فضای اجتماعی نیز میتواند برای حکومت به مانند شمشیر دو لبه عمل کند. وقتی شور اولیه در رقص و پایکوبی تا حدی فرو بنشیند، تجمعات آتی جوانان، محلی برای بروز مشکلات دیگر جامعه که در بن بست قرار دارند، خواهند شد. این همان زمانی است که دیگر همه دستگاه حکومت، هر چند آماده و به روز شده، دیگر توان مقابله با فوران اعتراضات را نخواهند داشت.