سخن سیاسی روز

در تاریخ 21 آذر در سبزوار، هنگامی که جوادعلیکردی در مراسم هفتم برادرش زنده یاد خسرو علیکردی با تعجب به شعار دادن تعداد قلیلی از شرکت کنندگان در جمعیت که بصورت سازماندهی شده سعی در انحراف شعار مرگ بر دیکتاتور داشتند، نگاه می‌کرد، نمی‌دانست که دستگاه امنیتی رژیم در حال رو کردن برگ جدیدی از استراتژی خود در مهار جنبش اعتراضی است. همان افرادی که سپس به طرف نرگس محمدی سنگ پرتاپ کردند و فیلمهای ضبط شده در نزدیکی آنها ساعاتی بعد از تلویزیونهای لندنی تحت عنوان حمایت مردم از شاهزاده مخابره شد.

پس از جنگ ۱۲روزه و از بین رفتن نیروهای نیابتی زاییده سپاه قدس در خاورمیانه و سرنگونی رژیم اسد، حکومت ایران به خوبی به این موضوع واقف شده است که علیرغم حفظ و آمادگی لایه‌های مختلف دستگاه سرکوب خود، در صورت بروز اعتراضات در مقیاس دی ۹۶، آبان ۹۸ و یا جنبش زن زندگی آزادی در سال ۱۴۰۱، دیگر قادر به جمع کردن اوضاع نخواهد بود. از اینرو، پیشگیری از شکل گیری تظاهراتهای اعتراضی بزرگ همچون مدلهای گذشته، بهترین بیمه‌نامه و تضمین برای مهار اعتراضات در ابتدای آن بجای مدل سرکوبی که در گذشته از آن بهره می‌جست، است.

اگر زمانی فرستادن لباس شخصی‌های قمه و زنجیر بدست برای ایجاد وحشت در شروع تظاهرات و پراکنده کردن مردم می‌توانست شیوه قابل قبولی برای سیستم سرکوب حاکمیت باشد، اکنون دستگاه امنیتی با پوشاندن قبای سلطنت بر همان ماموران شخصی با پوشش مخالف، می‌تواند تاثیر بیشتری در برهم زدن بازی معترضان داشته باشد. ظاهر قضیه قرار گرفتن یک گروه از مخالفان حکومت در مقابل گروه دیگری از مخالفان است که افکار دیگری برای آینده پس از سرنگونی دارند. با چنین ترفندی، رژیم می‌تواند بطور توامان هم مردم و هم فعالان حقوق بشر را مایوس کند و به جامعه جهانی نشان دهد که قدرت حاکم علیرغم دریافت ضربات چند سال گذشته آنچنان بی ثبات نیست.

هنوز یک هفته از ماجرای سبزوار نگذشته بود که در روز 26 آذر تماشاگران بازی والیبال در سالن ورزشی شهر ارومیه، با شعارهایی بر علیه پهلوی، گویا جواب دندان شکنی به حکومت و خوشحالی طرفداران سلطنت دادند. صرفنظر از اینکه آن شعارها بر علیه پهلوی در ارومیه صادقانه از گلوی جوانان بیرون آمد و یا دوباره توسط حکومت سازماندهی شد، مجددا این حکومت بود که از تغییر شعار مرگ بر دیکتاتور به شعار دیگری به نفع یا بر علیه پهلوی حداکثر بهره را می‌برد.

فعالان سیاسی و نیروهای واقعا مخالف رژیم جمهوری اسلامی باید این پیام را مداوما به سوی جامعه مخابره کنند که تنها شعار در کف خیابان شهرهای مختلف، دانشگاه، کارخانه، مترو یا هر جایی که پتانسیل شروع تظاهرات امکان پذیر است، مرگ بر دیکتاتور است و نه این جریان سیاسی و یا آن مدل حکومتی یا نظرگاه سیاسی. مرگ بر دیکتاتور در مبارزه بر علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، مستقیما مفهوم زنده باد زندگی را تداعی می‌کند. نباید گذاشت که حکومت از طریق اوباش سازماندهی شده خود از تفرقه اندازی رضا پهلوی و تبلیغات مسموم طرفدارانش در فضای مجازی استفاده کند و مانع شکل گیری تظاهرات ضد حکومتی شود. از سوی دیگر باید جوانان مبارز در سراسر ایران را با این واقعیت آشنا کرد که اگر هم ماموران حکومتی در جایی شروع کننده شعارهایی بر له یا علیه پهلوی می‌شوند، تنها هدف جنبش آزادیخواهانه مردمان ایران، فقط و فقط رژیم آخوند-پاسدار حاکم و خامنه‌ای است.

نباید گذاشت که رژیم ورشکسته سیاسی-اقتصادی حاکم که در ضعیف‌ ترین وضعیت خود در طول حیاتش قرار دارد، با این ترفند جدید، مانع از شکل گیری تظاهرات‌های اعتراضی شود.