از غیبت آمریکا تا حضور حکومت ایران COP30 زیر سایه ناکامی کاهش گازهای گلخانه‌ای

11/16/2025

خواست جهانی برای مقابله با گرمایش زمین از طریق کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای پس از امضای پیمان پاریس در سال ۲۰۱۵ (با هدف محدود کردن افزایش متوسط دمای زمین به «کمتر از ۲ درجه سانتیگراد» یا حتی «۱٫۵ درجه») تا امروز، دست‌کم ده سال به طول انجامیده است. اکنون، در آستانه برگزاری COP30 یا «سی‌امین نشست کشورهای شرکت کننده در کنوانسیون چارچوب سازمان ملل در زمینه تغییرات اقلیمی» که در شهر Belém، ایالت پارا، برزیل آغاز شده است، فرصتی برای بازبینی وضعیت جهان و تجدید ارزیابی عملکرد ها فراهم آمده است.
با این‌حال، علیرغم گذشت یک دهه، گزارش‌ها نشان می‌دهند که بسیاری از اهداف اعلام‌شده برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای یا دست‌یابی به دمای پایین‌تر هنوز تحقق نیافته‌اند. این اوضاع برای کنفرانس فعلی، هم یک چالش و هم یک فرصت است. این کنفرانس از ۱۰ نوامبر ۲۰۲۵ آغاز شده و تا ۲۱ نوامبر ۲۰۲۵ ادامه خواهد داشت.

هدف کاهش انتشار و عدم تحقق آن

یکی از اهداف محوری کنفرانس COP30، ارزیابی «تعهدات تعیین‌شده» (NDCs) کشورها و بررسی این مسئله است که آیا مسیر کنونی انتشار گازها کافی است یا خیر.
البته، گزارش‌ها حاکی‌ از آنست که روند کنونی جهان نه تنها برای دستیابی به هدف «۲ درجه» بلکه حتی برای هدف «۱٫۵ درجه» نیز به‌طرز نگران‌کننده‌ای کند است. به عبارت دیگر، با روند کنونی احتمالاً دمای جوی منجر به افزایش بیشتر از ۲ درجه سانتیگراد خواهد شد.
می‌توان ادعا کرد که وعده‌های کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای که پس از توافق پاریس مطرح شدند، هنوز در بسیاری از کشورها به‌طور کامل محقق نشده‌اند و اکنون COP30 با این پرسش روبه‌روست که چگونه می‌توان این شکاف میان تعهدات و اجرا را پر کرد.

حضور (یا عدم حضور) ایالات متحده و نقش کالیفرنیا

 یکی از نکات جنجالی در این دوره از مذاکرات، شیوه حضور یا عدم حضور ایالات متحده است. دولت فدرال ایالات متحده تصمیم گرفته است که رسماً نماینده‌ای به COP30 اعزام نکند، با این‌حال Gavin Newsom، فرماندار ایالت کالیفرنیا، به برزیل سفر کرده است و در سمت غیررسمی به مباحث اقلیمی در این نشست می‌پردازد.
این وضعیت منعکس‌کننده توازن مجموعه‌ای از نیروهاست: از یک‌سو چین و دیگر بازیگران بزرگ جهانی، و از سوی دیگر ایالات متحده که از بصورت آشکار از تعهدات خود عقب‌نشینی کرده. نقش ایالات متحده در مذاکرات جهانی تغییرات اقلیمی امسال شکلی دوگانه‌ای دارد که هم کاهش نفوذ دولت این کشور را نشان می‌دهد و هم نقش ایالت کالیفرنیا به عنوان یک بازیگر اصلی در تحولات زیست محیطی.

وضعیت حکومت ایران

حکومت ایران با فرستادن خانم شینا انصاری در این نشست شرکت کرده است. طبق اطلاعیه رسمی، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران به برزیل سفر کرده است تا در COP30 شرکت کند.
رژیم ایران یکی از تولیدکنندگان عمده گازهای گلخانه‌ای در جهان است: در سال ۲۰۲۱، ایران حدود ۹۵۲ میلیون تن معادل CO₂ (MtCO₂e) گازهای گلخانه‌ای منتشر کرده که حدود ۲٪ از کل جهانی محسوب می‌شود و رتبه هشتم جهانی را داشت.
همچنین، ایران یکی از کشورهایی است که با آلودگی شدید هوا در شهرهای بزرگ مواجه است. براساس داده‌های رسمی، تنها در سال ۱۴۰۳ شمسی  ۵۸٬۹۷۵ نفر در ایران در اثر مواجهه با ذرات معلق بسیار ریز (PM۲.۵) جان خود را از دست داده‌اند. سیاستهای محیط زیستی حکومت ایران نه تنها در زمینه تولید گازهای گلخانه‌ای بسیار مخرب بوده بلکه در آلودگی هوای تنفسی برای شهروندان کشور نیز فاجعه ببار آورده است.

نقاط ضعف و چالش‌های اصلی کنفرانس

برخی از چالش‌های عمده در مسیر COP30 عبارتند از:

  • نفوذ گسترده lobbyهای صنعت سوخت‌های فسیلی: گزارش‌هایی منتشر شده‌اند که نشان می‌دهند بیش از ۱٬۶۰۰ نفری که در نشست شرکت کرده‌اند، نمایندگان مستقیم یا غیرمستقیم صنعت سوخت‌های فسیلی هستند؛ یعنی در این دوره، یکی از هر ۲۵ شرکت‌کننده، نماینده صنعت سوخت‌های فسیلی است.
  • عدم تحقق کامل تعهدات انتشار گازهای گلخانه‌ای: همان‌طور که پیش‌تر ذکر شد، بسیاری از کشورها نتوانسته‌اند به اهداف کاهش انتشار خود برسند، و این امر اعتماد به فرآیند همکاری‌ها را تحت تأثیر قرار داده است.
  • مسائل سازمانی و لجستیکی: شهر میزبان یعنی بلِم با چالش‌هایی نظیر کمبود محل اقامت برای شرکت‌کنندگان مواجه شده است که می‌تواند باعث تبعیض بین کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه شود.
  • تناقض‌های ساختاری: مثلاً در حالی که کنفرانس «حفظ جنگل آمازون» را به عنوان بخشی از پیام خود دارد، زیرساخت‌هایی ساخته شده‌اند که منتقدان می‌گویند تخریب جنگل را تشدید می‌کنند.

پیشنهادات سیاستی و چشم‌انداز برای ایران و منطقه

برای ایران و دیگر کشورهای منطقه، چند پیشنهاد سیاستی به‌شرح زیر قابل توجه است:

  1. افزایش سطح آمادگی و تعهدات ملی: ایران می‌تواند با ارائه هدفی مشخص برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای (با معیار قابل رصد) در کنار برنامه‌های عملیاتی، موقعیت خود را در مذاکرات تقویت کند اما ساختار حکومتی ناکارآمد، کنترل حکومتی و عدم مشارکت متخصصان امور در زمینه سیاست گذاری، فساد در سازمان محیط زیست رژیم و … عملا ارائه هرگونه راه حلی را مسدود کرده است.
  2. پیوند سلامت عمومی و سیاست اقلیمی: با توجه به آمار بالای مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا (مثلاً ~۵۹٬۰۰۰ نفر در سال) در ایران، سیاست‌های کاهش انتشار سوخت‌های فسیلی می‌تواند همزمان به بهبود سلامت عمومی نیز بیانجامد اما همانطور که گفته شد، فجایع زیست محیطی مداوما در ایران در حال افزایش هستند.
  3. برقراری همکاری‌های بین‌المللی برای انتقال فناوری و تأمین مالی: ایران می‌تواند به‌عنوان عضوی فعال در زمینه انتقال فناوری‌های پاک و دریافت منابع مالی برای کاهش انتشار و سازگاری اقلیمی ظاهر شود. حکومت ایران همواره از منابع مالی بین المللی برای بهبود شرایط محیط زیست، در جهت مقاصد تروریستی در منطقه و تقویت گروههای نیابتی وابسته به خود استفاده کرده است.
  4. نقش منطقه‌ای ایران: ایران می‌تواند بعنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه‌ای تغییر اقلیم، با کشورهای همسایه و منطقه همکاری کند و در حوزه‌های آب، خاک، ریزگردها و انرژی، راهکارهای مشترک ارائه دهد. اما سیاستهای خصمانه تاکنونی حکومت ایران مانع هرگونه همکاری و پیشرفت در این زمینه بوده است.

نشست COP30 در بلِم، برزیل، فرصتی مهم برای بازنگری و تجدید ارزیابی تعهدات اقلیمی جهانی است؛ فرصتی که ده سال پس از توافق پاریس فراهم شده است. با وجود اینکه بسیاری از اهداف کاهش انتشار هنوز محقق نشده‌اند، این نشست می‌تواند نقطه عطفی باشد اگر کشورها و بازیگران غیردولتی واقعاً این اهداف را به اجرا درآورند. وضعیت ایالات متحده، با عدم حضور رسمی ولی حضور ایالتی و حکومت ایران با انتشار بالا و مشکلات شدید آلودگی هوا که ناشی از سیاستهای زیست محیطی بوده‌اند، نمادهایی از پیچیدگی‌های مسیر اجرای سیاست‌های اقلیمی هستند.