شعری از رامین مولائی

مرداد ۳۰, ۱۳۸۵

شعری از رامین مولائی

http://ramin-molai.blogspot.com

به مدافعین ایرانی پاسارگاد*  

دردا که هرچه هست  

درمانده ملت بی قهرمان من

بیچاره ملت محتاج قهرمان

در کنج آشیانه ویران و واژگون

یا پرکشان به غربت اقصای این جهان

د رانتظار چیست

این ضربه مهیب

که زدودست عقل ما

درهم شکسته چنین گوهر شرف

از هم گسسته مردم ما را نژند و پست

دردا که هرچه هست

کابوس و وهم نیست

پس

ضرب شصت

کیست

کاین ملک بی امان

این خاک پر فغان

این کشتگاه خون

این مرز پرجنون

این پیر صیغه مصلوب روزگار

ننگین و زار و خوار

چشم انتظار توست تا آخرالزمان

بر ما دریغ و درد

ثواب کن

برخیز
پر گشای
شتاب کن
سیمرغ داستان!
__________________________________________

*۴۵۷۱۴ امضا تا به امروز (آدینه ۳۰تیر ۱٣٨۵ برابر ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۶ )

http://www.savepasargad.com

Share Button

2 Responses to شعری از رامین مولائی

  1. مرجان
    آذر ۲۵, ۱۳۹۲ at ۵:۳۲ ب.ظ

    سلام خیلی خوبه ممنونم …از شعر و ادبیات هم استفاده کنید ….خیلی خوبه

    • مرجان
      آذر ۲۵, ۱۳۹۲ at ۵:۳۳ ب.ظ

      ممنون شعر زیباییست

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

برای انتشار کامنت، جواب مسئله زیر را بنویسید *