بررسی حمله هفتم اکتبر حماس به مرزهای جنوبی اسرائیل

October 10, 2023

بابک بامداد

حمله تروریستی حماس به خاک اسرائیل در روز شنبه ابعاد بزرگتری از آنچه که تاکنون در زمینه جانی در طرف اسرائیلی اتفاق افتاده، داشته است. صرفنظر از تئوری‌های توطئه و در عالم واقعیت، این واقعه یک شیپور بیدارباش برای اسرائیل بود. واقعه‌ای که یک شبه بوجود نیامد بلکه محصول یک پروسه طولانی مدت است. به نظر راقم این سطور، این حمله بازتاب چند سیاست گوناگون از سوی اسرائیل بود:

رشد راست افراطی در اسرائیل که باعث شکاف و از هم گسیختگی درون سیستم و نهادهای گوناگون منجمله دفاعی و اطلاعاتی شد. نتانیاهو و وزیر دادگستری دولت او به همراه گروههای تندرو و ارتدکس مذهبی بیشترین تاثیر را در رشد این روند داشتند. چهار دور انتخابات نزدیک برای تشکیل دولت، علیرغم احترام به قواعد دمکراسی توسط بازیگران سیاسی و جناحهای مختلف این کشور، یکی از نشانه‌های سیاستهای مخرب راست افراطی در اسرائیل بود.

وجود دیدگاه مماشات و سیاست کژ دار و مریز اسرائیل در قبال جمهوری اسلامی طی سالهای طولانی، یکی دیگر از این عوامل است. با آنکه حکومت ایران از ابتدا و از همان زمان خمینی صریحا قصد خود را برای محو اسرائیل اعلام کرده بود اما در مجموع، سیاستمداران اسرائیل هرگز این اخطار را جدی نگرفتند و همواره با سیاست دو گام به پیش یک گام به پس با رژیم ایران برخورد کردند. اسرائیل هرگز در هیچ زمانی بطور جدی و عملی برای مقابله با دشمن اصلی خود در تهران برنامه ریزی نکرد. گویی توافقی ناگفته میان اسرائیل و حاکمان ایران برای نزدن ضربه اساسی به یکدیگر منعقد شده بود.

نمود این نوع تفکر مماشات گرانه و دیدگاه اسرائیل در ندادن بها بطور استراتژیک را می‌توان به عینه در نوع برخورد، حمایت و ارتباط اسرائیل با مخالفان جمهوری اسلامی مشاهده کرد. حمایت اسرائیل از نوع حکومت سلطنتی، لانسه کردن رضا پهلوی به انحاء مختلف، ایجاد گروه فرشگرد و لابی نوفدی در کنگره آمریکا و بسیاری از حمایتها از جریانات راست افراطی ایرانی، علیرغم وجود همسویی این گروهها با راست افراطی آمریکا در دیدگاههای ضد یهودی، از مثالهای مختلف در اثبات این ادعاست. این در حالیست که اسرائیل برای کشور خود، نه یک حکومت سلطنتی بلکه یک سیستم دمکراتیک منطبق با مبانی انتخابات آزاد برگزیده است اما برای ایران نسخه سلطنت می‌پیچد.

بطور تاریخی لابی اسرائیل در خارج از کشور، بخصوص در آمریکا و آلمان، همواره در ارتباط با جناحهای تندرو و راست افراطی در تل آویو بوده است. حتی در دوره نفتلی بنت، نخست وزیر نسبتا میانه رو اسرائیلی در دور گذشته، لابی اسرائیل از مواضع باند نتانیاهو تبعیت می‌کرد.

اکنون که جمهوری اسلامی این توافق ناگفته را به هر دلیلی(بیشتر خطر شورشهای داخلی) زیر پا گذاشته است، اسرائیل برای اولین بار با خطر واقعی موجودیت خود مواجه می‌شود. زیربنای تئوریک و تفکری تشکیل یک کشور یهود پس از جنگ جهانی دوم (قتل عام یهودیان توسط نازی‌ها) برای ایجاد یک مامن برای یهودیانی که در طول تاریخ همواره با خطرات گوناگون تا سر حد نابودی کامل روبرو بوده‌اند و دو جنگ که در برابر کشورهای عربی به بوته آزمایش گذاشته شد و توانست خود را تاکنون با پیشرفتهای تکنولوژیک و اطلاعاتی حفظ کند، اکنون با چالش جدی روبرو شده است. ضربه هفتم اکتبر رژیم ایران از طریق حماس به اسرائیل، این رویا و توهم را شکست. جمهوری اسلامی نشان داد که به همان شیوه سیستماتیک رایش سوم برای نابودی یهودیان تلاش می‌کند.

این تفکر که اسرائیل همیشه یک مکان مطمئن برای مهاجرین یهودی از سراسر جهان است، اکنون با مشکل اساسی مواجه شده که همین به تنهایی بزرگترین ضربه به دیدگاه کشور یهود Jewish State قدرتمند و با ثبات است.

تردیدی نیست که پس از فرونشست گرد و خاکهای اولیه، طرف اسرائیلی بدقت تمامی عواملی که منجر به حمله هفتم اکتبر در مرزهای جنوبی شده را بررسی خواهد کرد. گرچه دولت نتانیاهو برای جبران و ماله کشیدن بر سیاستهای راست افراطی خود که یکی از دلایل سوء استفاده حکومت ایران از شکافهای داخلی اسرائیل بود، سیاست شخم زدن غزه و کشتار مردم عادی که خود قربانی حماس و خامنه‌ای هستند را در پیش خواهد گرفت. اما سرانجام اسرائیل در تحلیل دقیق و واقعی، بدون شک از نتانیاهو و هم پیمانانش عبور کرده و سیاست اصولی را بر خواهد گزید، زیرا چاره‌ دیگری برای دفاع از موجودیت خود ندارد. کشتار از حماس و حمله به غزه به هر میزانی که باشد، نمی تواند چهره و وجهه اسرائیل را حتی به لحاظ تبلیغاتی بازگرداند. هرگونه حرکتی کمتر از زدن ضربه اساسی به رژیم ایران به اشکال مختلف برای اسرائیل مانند مسکن موقت خواهد بود. اسرائیل با توجه به واقعه هتفم اکتبر چاره‌ای بجز این ندارد که سیاست مماشات گرایانه کژ دار و مریز در قبال تهران را رها کند، چرا که مستقیما به بود و نبود کشور اسرائیل مربوط می‌شود.

*نظرات ارائه شده در اینجا و مقالات دیگر در “صفحات دیگر”  از آنِ نویسندگان آن است.

Share Button

Tags: ,

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *