رژیم حاکم بر ایران در فضای پس از جنبش ژینا (مهسا) امینی در سال گذشته و دست زدن به قمار بزرگ منطقهای در حمله به اسرائیل و ایجاد اغتشاش از طریق نیروهای نیابتی خود در خاورمیانه، علیرغم بدست آوردن دستاوردهای مقطعی اولیه، اکنون با چالشهای بزرگ و ناشناخته روبروست.
حکومت برای مقابله با چالشهای داخلی و منطقهای به درجهای از انقباض رسیده است که حتی ظرفیت پذیرش رئیس جمهور سابق و وزرای اطلاعات گذشته خود را نیز ندارد. وضعیت وخیم اقتصادی، عدم توانایی پاسخگویی به نیازهای اولیه جامعه، اعتراضات اقشار گوناگون، اعتصابات کارگران و بازنشستگان در داخل و ضربه پذیری در عراق، لبنان و سوریه و یمن، جمهوری اسلامی را به نقطهای کشانده که حتی برایش برگزاری یک انتخابات نمایشی مانند سالهای گذشته در اولویت نیست. آنچه اکنون در درجه اول اهمیت برای حکومت قرار دارد، سرکوب و کنترل در شهرها، جلوگیری از سرایت جنگ منطقهای به داخل، و حفظ نیروهای نیابتی و ماشین پرخرج جنگیاش در خاورمیانه است.
افکار عمومی داخلی و بین المللی امسال بخوبی از عدم پشتیبانی همان پایگاه سنتی جمهوری اسلامی نیز آگاه است که حتی با فراخوان تعدادی سلبریتی وابسته نیز قادر به گرم کردن نمایش انتخاباتیاش نیست.
در این دوره از نمایشات انتخاباتی رژیم، نیازی به صدور فراخوان از سوی نیروهای اپوزیسیون برای تحریم نیست چرا که مردم بطور قاطع در آن مشارکت نخواهند کرد. اکنون زمان گسترش اعتراضات، اعتصابات در داخل و کمک به گِل نشاندن ماشین جنگی جمهوری اسلامی و سپاه قدس در منطقه است.